جشن 3.5 سالگی
تربچه مامان امسال همون جور که میدونی اون تولدی که من میخواستم رو نتونستم برات بگیرم 2بار جشن وکیک وتولد داشتیم اما تو هیچ کدوم از جشنها مهمون کوچولو نداشتیم که بالاخره تو دی ماه یه جشن کوچولو گرفتیم با مهمونای کوچولوی ناز(محمد حسین،ارشیا ومهبد) وااااااااااااای خدای من چقدر بهتون خوش گذشت حسابی به خودتون خوش گذروندید وحسابی خندیدیدو رقصیدید وبالاخره موقع کیک بریدن حسابی به خودتون خوش گذروندید چون هر 4تاییتون افتادید رو کیک وهمتون مراسم کیک برون داشتید دست همگیشون درد نکنه خاله ندا که تو تولدت یه شلوارک ناز داده بودن اون روز هم یه تخته وایت برد خاله سمیرا یه تف...
حرفهاي بامزه
من ناراحتم شما هم ناراحت باش دستهاتو بردي بالا ميگي نسيم جون بزرگ شدم ميگم نهار چي خوردي ميگي پلو با گوشت ميمون خوابت نيومدني ميگي الان وقت استراحت نيست كه تازگيا ياد گرفتي ميگي تو رو خدا (بيا،برو،بده...) هَلوآ(هیولا) مامانی رفته بود تهران و مکالمه شما ومامانی:(مامانی کجا رفتی.. تهران.... اونجا شلوغه ...میام الان حلشون میدم )..... ...
نویسنده :
مامان نسی
12:01
پسر42 ماهه من
تو كيستي كه من اينگونه بي تو بي تابم؟ تو چيستي، كه من از موج هر تبسم تو سرمست و شادابم با آن نگاه شيرينت ذره هاي وجودم تو را كه ميبيند به رقص مي آيد. همه وجود من ،سرمست ميشم از با تو بودن شادو سرزنده ام از كنار با تو بودن شيرمردم 3.5 ساله من تولدت مبارك ...
تولد4 سالگي پرنيان جووون
چهارمين تئاترآرتيني
پسر گلم 4شنبه 1393/10/17 دوباره طبق معمول گذشته همراه دوستاي خوبت امير حسين واميرعلي-سلما-كسري با هم رفتيم نمايش شاد وموزيكال حيوانات آوازخوان جنگل خيلي خيلي شاد بود وبه هممون حسابي خوش گذشت به خصوص به شما فسقليا ...